کد مطلب:41240
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:27
درباره تاريخچه فدك توضيح دهيد.
فدك يكي از دهكده هاي آباد و حاصل خيزي است كه نزديك خيبر است و تا مدينه 140 كيلومتر فاصله دارد. در سال هفتم هجرت قلعه هاي خيبر يكي پس از ديگري فتح شد و قدرت مركزي يهود در هم شكست. ساكنان فدك با پيامبر اسلام بجنگيدند و تسليم شدند و در برابر پيامبر متعهد شدند كه نيمي از زمينها و باغهاي خود را به آن حضرت واگذار كنند و نيمي ديگر را براي خود نگهدارند و در عين حال كشاورزي سهم پيامبر را هم به عهده گرفتند و در برابر آن حقي دريافت مي كردند. سرزمينهايي كه بدون هجوم نظامي به دست مسلمانان مي افتد متعلّق به شخص رسول خدا مي باشد و هر گونه بخواهد مي تواند عمل كند. وقتي كه آيه {A{/Bوَ آتِ ذَا اَلْقُرْبي حَقَّهُ وَ اَلْمِسْكِينَ وَ اِبْنَ اَلسَّبِيلِ وَ لا تُبَذِّرْ تَبْذِيراً{w1-14w}{I17:26I}/}A}، {V(سوره بني اسرائيل، (اسراء)، آيه 26 (حق خويشاوند را به او بده...)V} نازل شد، پيامبر اسلام دخترش فاطمه را خواست و فدك را به او داد، {V(مجمع البيان، ج 3، ص 411، شرح ابن ابي الحديد، ج 16، ص 248)V}. {Tسرگذشت فدك پس از پيامبر:T} پس از پيامبر اسلام، حضرت فاطمه از فدك محروم گرديد و كارگران او را از فدك بيرون كردند و آن حضرت براي پس گرفتن فدك بسيار تلاش كرد ولي دستگاه خلافت راضي به پس دادن فدك نشد. ممنوعيت حضرت فاطمه از فدك در زمان خلافت ابوبكر بن ابي قحافه پي ريزي شد و پس از آن كه معاويه بر سر كار آمد، فدك را ميان مروان، عمرو بن عثمان و پسرش يزيد تقسيم كرد. در دوران خلافت مروان، همه فدك در اختيار او قرار گرفت و او فدك را به پسرش عبدالعزيز داد. عبدالعزيز نيز فدك را به پسرش عمر داد. عمر بن عبدالعزيز فدك را به فرزندان حضرت فاطمه برگردانيد. پس از درگشت عمر بن عبدالعزيز، فدك در اختيار خلفاي بعدي قرار گرفت. و تا روزي كه حكومت امويان ادامه داشت، فدك در اختيار آنان ماند. وقتي كه حكومت به بني عباس رسيد، سفّاح آن را به عبدالله بن الحسن برگرداند. پس از سفاح، منصور دوانقي فدك را از دست فرزندان زهرا گرفت. فرزند منصور، مهدي فدك را به فرزندان زهرا باز گردانيد. پس از مهدي، موسي و هارون دوباره فدك را از فرزندان زهرا پس گرفتند. وقتي كه خلافت به مأمون عباسي رسيد، به طور رسمي فدك را به اولاد حضرت زهرا باز گردانيد. پس از مأمون نيز وضعيت فدك چنين بود، گاهي بر مي گرداندند و گاهي پس مي گرفتند. در دور آنها، فدك يك مسأله سياسي به حساب مي آمد نه مسأله انتفاعي و اقتصادي. خلفاي عباسي و اموي نياز به درآمد فدك نداشتند و براي همين وقتي كه عمر بن عبدالعزيز فدك را به اولاد فاطمه برگردانيد، بني اميه او را توبيخ كردند و گفتند: تو با اين كارت ابوبكر و عمر بن خطاب را تخطئه كردي، {V(فدك در تاريخ، شهيد آيةالله سيد محمدباقر صدر، ترجمه عابدي، چاپ اول، 1360، انتشارات روز به، فروغ ابديت، ج 2، ص 669، چاپ اول، 1351، نهج البلاغه فيض الاسلام، ج 5، ص 968 به بعد)V}. مسلم بن حجّاج نيشابوري در كتاب معروفش «صحيح مسلم» داستان مطالبه فدك را از سوي حضرت فاطمه سلام الله عليها به طور مشروح آورده و از عائشه نقل مي كند كه حضرت فاطمه پس از امتناع خليفه از پس دادن فدك، از او قهر كرد و تا وفات حتي يك كلمه هم با ابوبكر سخن نگفت، {V(صحيح مسلم، ج 3، ص 1380، حديث 52، كتاب الجهاد)V}. در نهج البلاغة درباره فدك چنين آمده است: از ميان آنچه آسمان بر آن سايه افكنده، تنها فدك در دست ما بود كه گروهي بر آن بخل ورزيدند و گروهي هم از آن چشم پوشيدند و خداوند بهترين داور است، {V(نهج البلاغه، نامه 45، فيض الاسلام)V}. سرانجام در دوران متوكل عباسي فدك از فاطميان پس گرفته شد و درختان فدك به دستور شخصي به نام «عبدالله بن عمر بازيار» قطع گرديد و تنها رو سياهي آن براي بدخواهان در تاريخ باقي ماند. ناگفته نماند كه قطع درختان در حالي انجام گرفت كه يازده درخت خرمايي كه به دست مبارك پيامبر(ص) در آن كاشته شده بود، هنوز باقي مانده بود. و شخصي كه آن درختان را قطع كرد شخصي به نام «بشران بن ابي امية ثقفي» بود. و هنگامي كه از مدينه به بصره بازگشت. آن گونه كه در تاريخ آمده است، فلج شد، {V(ر.ك: شرح نهج البلاغه، ابن ابي الحديد، ج 16، ص 217)V}.
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.